معماری ایران از اواخر دوره قاجار و شروع دوره پهلوی دچار هرج و مرج و آشفتگی شد. در معماری پهلوی ما شاهد احداث همزمان ساختمانهایی هستیم که هر کدام بیانگر یکی از مکاتب فکری دوره هایی مشخص از تاریخ ایران هستند : کاخ مرمر به تقلید از معماری سنتی و عمارت شهربانی کل کشور به تقلید از تخت جمشید و ساختمانهای بلدیه (شهرداری ) و پستخانه به شمال و جنوب میدان امام ( سپه ) به تقلید از معماری نئوکلاسیک فرانسه ساخته شدند. در معماری پهلوی تلاش می شد که پیوندی بین سه طیف فکری به وجود آید : ساختماهای وزارت امور خارجه ، اداره پست ، صندوق پس انداز بانک ملی را در واقع می توان به عنوان نمونه این گونه ساختمانهای التقاطی نام برد. این گرایشهای متفاوت و بعضا متضاد در معماری این دوره ناشی از اختلاف در گرایشهای سیاسی و ایدوئولوژیک این عصر از تاریخ ایران است که ریشه در جریانهای عقیدتی – سیاسی اواخر دوره قاجار و اوایل دوران پهلوی دارد.
کاخ مرمر مجموعه سعدآباد
ساختمان بانک میدان سپه (میدان توپخانه سابق) در دوره پهلوی
عمارت شهربانی
جریان های مذکور را می توان به سه دسته تقسیم کرد :
گروه اول ، سنت گرایان ، که اساس تفکر سیاسی و بینش دینی آنها هماهنگی دین با سیاست و احیاء و توسعه سنتهای هزار ساله جامعه ایرانی بود . پرچمداران این نهضت در آن برهه از زمان شیخ فضل الله نوری بود و بعد از ایشان سید حین مدرس ادامه دهنده راه وی گشت.
گروه دوم ، غرب گرایان ، که اساس ذهنیت آنها ، به گفته تقی زاده ، بر تقلید از فرق سر تا انگشت پا از غرب در همه شئون اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی بود . هسته اصلی این گروه را تحصیل کردگان ایرانی تشکیل می دادند که تازه از اروپا به ایران برگشته بودند.
گروه سوم ، ملی گرایان ، که بنیاد فکری آنها بازگشت به عظمت امپراتوری هخامنشی و ساسانی بوده است. این گروه فرهنگ اسلامی و فرهنگ اروپایی را غیر ایرانی می دانستند و بعنوان جایگزین آنها بازگشت به فرهنگ آریایی دوهزار و پانصد ساله با دین و مذهب بود . که این امر ناشی از جریانهای به اصطلاح روشنفکرانه مادی گرایی و توسعه و ترویج نظریات سوسیالیسم و مارکسیسم در بین طبقه تحصیل کرده اروپا بود . این دو جریان فکری اثبات خود را در تخریب آثار گذشته می دید و سعی داشت هر چه را بوی گذشته می داد از بین ببرد.
در معماری به دلیل انتصاب غرب گرایان و تحصیل کردگان به بوزار پاریس و بعدا مکتب فلورانس و رم و در شهرسازی به انگلستان و امریکا، غلبه با آنها شد.گرچه گدار و ماکسیم سیرو ازنظر تفکر ، ارزش زیادی برای معماری سنتی و تاریخ تحول آن قایل بودند و در این رهگذر خدمات ارزشمندی به ثبت تاریخ معماری ایرانی نمودند ولی خود شخصا از پیروان مکتب نئوکلاسیک و یا به عبارتی ملی گرایان نوین بودند . شاهد این واقعیت ، ساختمان موزه ایران باستان که تقلیدی از طاق کسری است .این غلبه در فرایند و روند آموزش دانشجویان و محصلان معماری و محتوای منابع درسی ایشان به خوبی مشهود بود. به طوریکه کمتر نشانی از معماری اصیل و سنتی ایرانی را در آنها ملاحظه می کنیم و آنچه که درباره ی معماری ایرانی است مربوط به نظریاتی است که محققان و مستشرقان غربی در مورد آن ارائه کرده اند.
ساختمان موزه ایران باستان
نتیجه این انفعال فرهنگی ، بخصوص در زمینه معماری ، عرضه و تکمیل سبکهای مختلف معماری اروپا و امریکا در دهه های اخیر به کشور بوده است . با تسلط فکری غرب گرایانه بر معماری کشور و فاصله گرفتن از معماری سنتی کار بدانجا کشید که تخریب بنا های گذشته در توسعه های جدید شهری و تخریب کاروانسراهای قدیمی در احداث جاده های بین شهری عملی پسندیده و تجدد گرایانه تلقی شد . این وضع باعث گردید که بسیاری از بناهای باارزش، متروک و یا مخروبه گردد.در بعضی از موارد، ناچار از تمایل به تزییناتی به سبک ایرانی شدهاند. بناهایی چون کاخهای سعدآباد، کاخ مرمر در تهران و ساختمان مجلل باشگاه افسران (سابق) عمارت شهربانی، دبیرستان البرز، کاخ وزارت امور خارجه و سر درب باغ ملی و عمارت پست، گواه این مدعاست. این طریق معماری بدون توجه به عوامل اقلیمی و پیشینهی معماری ایران هنوز هم ادامه دارد.
کاخ شاپوری مربوط به دوره پهلوی
دوره ی پهلوی همچون دوره ی قاجار به دو دوره ی اصلی تقسیم می شود:
1- دوره ی پهلوی اول 2- دوره ی پهلوی دوم
در دوره ی نخست که از سال 1304 آغاز گشته و تا سال 1320 ادامه دارد می توان زمینه های شکل گیری معماری آنرا از سالهایی دورتر دید؛ از آغاز روند به قدرت رسیدن رضاخان که نقطه ی شروع آن کودتای سوم اسفند سال 1299 بود.
کوتای ۱۲۹۹ شمسی و حکومت نظامی بستر مناسبی را برای تشکیلات نوین نظامی ایجاد کرد و به نظر می رسد بزرگ ترین و مهم ترین ویژگی دوره رضاخانی خصلت نظامی گرایانه آن بود. سیر حرکت نظام به سویی بود که هر چیزی را تحت تأثیر و انقیاد ارتش و نیروی نظامی درآورد. این نگرش با اثرگذاری در همه زمینه ها منجر به این شد که ارتش و طبقه نظامیان وظایفی فراتر از نقش اصلی خود دارا شوند. در این راستا رضاخان چه در دوره سردار سپهی و ریاست الوزرایی و چه پس از آن در دوره پادشاهی نقش اصلی را به عهده داشت. شرایط تازه بین المللی و اندیشه های نوین استعماری که دستورالعملهای مشابهی را برای کشورهای منطقه داشت حکومتی مقتدر را طلب می کرد که بهترین وضعیت مناسب برای چنین تفکری وجود یک دولت نظامی بود. تحول اجتماعی و سیاسی که قدرت پادشاه را در سال ۱۲۸۵ شمسی در سایه قانون اساسی محدود کرده بود و مرجع قدرت و تصمیم گیرنده را مجلس قانونگذار تعیین کرده بود دوباره و به عنایت طبقه نظامیان و با یک ظاهر قانونی به همراه تهدید و ارعاب به رضاشاه انتقال داده شد. وی با تفکر و بینش نظامی در دوره بیست ساله ارتش نوینی را به وجود آورد که حاصل آن در معماری مجموعه بناها و ساختمانهایی است که امروز با نام معماری دوره پهلوی اول طبقه بندی می شود. از طرف دیگر پدیده ورود نظامیان در جرگه فعالیتهای شهری و عمرانی بود. شهرداری تهران در طی یک دوره طولانی به یک نظامی کریم آقاخان بوذرجمهری سپرده شد و تسطیح راههای کشور ٬ ایجاد ساختمانهای وسیع و بزرگ دولتی و غیردولتی نظیر تئاتر ٬ سینما ٬ هتل و نظایر آن در حیطه مدیریت و ساخت نظامیان قرار گرفت. ورود نظامیان به صحنه های گوناگون سیاسی و اجتماعی و تحکیم قدرت آنها در وزارتخانه ها ٬ سازمانها و اداره های حکومتی ٬ انتقال اندیشه نظامی گرایانه را پیامد خود داشت و پس از آن بود که علاوه بر فعالیتهای فوق جای پای نظامیان در توسعه شهرسازی و معماری و عمرانی پدیدار شد. اما در حوزه تخصصی معماری بناهای دوره بیست ساله رضاخانی به دو دسته تقسیم می گردند: بناهای نظامی و بناهای غیرنظامی. از یک سو سازمان جدید حکومتی مبتنی بر انگیزه نظامی باعث پیدایش بناهای گوناگون و متعدد نظامی گردید که پیش از این چنین سابقه ای نداشت. پادگانها ٬ پاسگاهها ٬ زندانها ٬ ژاندارمری و نیز بناهای متعدد شهربانی در یکایک شهرهای ایران بناهایی بودند که هم به دلیل داشتن ماهیت و عملکرد نظامی و هم به جهت فراوانی قابل ملاحظه توانستند تأثیرات خود را در شهر و بناهای دیگر به جا گذارند. اما آنچه که در این مبحث مهم است تأثیرات نظامی گرایانه بر ساختمانها و ابنیه غیرنظامی است. ویژگیهای نظامی و یا ارتشی در جایگاه خود ارزش و منزلت دارند اما این موضوع قابل تأمل است که این خصایل در حوزه های دیگر تا چه حدّی می توانند تأثیرات خود را )چه مثبت و چه منفی) بر جای گذارند:
1. یگانه و متفاوت بودن بناهای این دوره با دیگر ساختمانها از ویژگیهاییاست که از خصوصیات نظامی این دوره است. اکثر بناهای دوره پهلوی اول با حضوری تنها و بدون همجواری و همسایگی با دیگر بناها همراه با چهار نما که یک نمای اصلی آن در بهترین وضعیت و جهت قرار گرفته است و خود را به گونه ای آشکار از دیگر بناها جدا می سازد. این تک بناها که نمونه های آن در شهرهای مختلف با عنوان شهربانی ٬شهرداری ٬ پست و دارایی فراوان هستند بیانگر اندیشه ای نظامی است که خود را متفاوت با دیگران و حاکم بر آنها می بیند.
2. سرعت در ساخت : پروژه های ساختمانی و عمرانی دوره رضاشاهی از سرعت در ساخت برخوردارند که فراوانی آنها نسبت به کوتاهی دوره بیست ساله نشانه این مطلب است. این ویژگی نظامی که بایستی رسیدن به هدف و انجام یک کار در زمان کوتاه و معین صورت گیرد و عملیات ساختمانی را به مثابه یک عملیات نظامی در نظر آورد باعث گردید ابنیه متعدد این دوره به مدد این انگیزه با سرعت چشمگیری شکل بگیرند. راهها ٬ تونلها ٬ راه آهن ٬ پلهای فراوان و سلسله ساختمانهای متعدد دولتی و نیز مجموعه بناهای میدان مشق ، سر درِ باغ ملی و مجموعه دانشکدههای اولیه دانشگاه تهران حاصل چنین تفکری است.
۳. در سازمان ارتش که هر رده ای جوابگو و مطیع مافوق است تشکیلاتی را به وجود می آورد که وظیفه شناس و خودکنترل باشند. دوره رضاخان به دلیل خوی نظامی وی به نظارت و سرکشی، زیردستانی موظف و فرمانبردار دارد و طبیعی است که ویژگی پروژه های ساختمانی همانند بازرسی نظامی حاکی از کنترل نظام ساخت و ساز است.در این سیستم انجام یک کار به جهت جوابگویی به بالاتر به هر قیمتی (زورگویی ٬ تحکّم و حتی اتلاف امکانات مالی) بایستی انجام گیرد. ناشی از نگرشهای نظامی گرایی دارند.
۴. اما مهم ترین عامل، تأثیرات روانی؛ این صفتِ مشخصه به اشکال گوناگون در آثار معماری این دوره ظهور کرد. هنگامی که سال۱۳۲۰ فر امی رسید مجموعه معماری به وجود آمده در دوره بیست ساله حکایت از آن داشت که اندیشه های نظامی ٬ معماری ٬ عمرانی و شهرسازی صفات مشابه و تعاریف مشترکی پیدا کرده اند. سلسله مراتب ارتش اینک در ورودی و ظاهر یک نما تجلّی پیدا کرده بود و عناصر مشابه یا یک شکل و مکرّر در نمای ساختمان نظیر پنجره ها ٬ ستونها و یا عناصر دیگر تداعی کننده لباسهای متحدالشکل نظامیان شده بود. ستونها و ردیفهای تکرارکننده عناصر معماری همچون سربازانی ایستاده و آرام بودند که دیگران از آنها سان می دیدند و به عبارتی دیگر اقتدار ٬ افراشتگی ٬ تحکم ٬ ابهت و تفاخر واژه هایی نظامی بودند که اینک در معماری مصداق شکلی پیدا کرده بودند. اندیشه معماری نظامی گرایی با ساختن چنین بناهایی توانست اندیشه های اجتماعی و سیاسی و نیز فرهنگی خود را در قالب شهرسازی جدید چنان پیاده کند که همیشه حضور سایه وار خود را داشته باشد.
علاوه بر آنچه گفته شد در دوره رضا شاه با توجه به نگرش هایی که وی به سیستم اداری و حکومتی در ایران داشت، تلاش شد سامان دهی شکل اداری حکومتی ایران منطبق با اشکال موجود در اروپا باشد. در نخستین گام احداث ساختمان هایی که پاسخگوی شرایط جدید اداری باشند در قالب سه نوع متفاوت کاربری اداری، آموزشی و صنعتی مورد توجه قرار گرفت. احداث کارخانه های مختلف از جمله کارخانه نساجی در دوره رضا شاهی و دیگر بناهای اداری، شکل خاصی از معماری و استفاده از مواد و مصالح اروپایی را به دنبال داشت، به خصوص حضور سبک نئوکلاسیک در این دوره در احداث بناها مشهود است و از آنجا که در این دوره براساس اعتقادات ناسیونالیستی سران حکومتی، بازگشت به معماری دوران پرشکوه تاریخ ایران از جمله دوره هخامنشی و ساسانی مد نظر قرار گرفت. برای مثال یکی از شرط های گزینش طرح های ارایه شده از سوی معماری برای ساخت بناهای اداری و دولتی در این دوره میزان توجه به عناصر معماری تزیینی دوران پیش از اسلام و به ویژه دوره هخامنشی و ساسانی بود. از جمله این بناها ؛کاخ شهربانی سابق، اداره پست، ساختمان شرکت نفت ایران و انگلیس و ساختمان بانک ملی، به عنوان بناهای شاخص به جای مانده از معماری دوران رضاشاهی مطرح هستند.
همچنین استفاده از مواد و مصالح جدید و به ویژه سیمان امکانات ویژه ای را در اختیار معماران قرار داد؛ بطوریکه این ماده به سرعت از سوی معماران، استادکاران و مهندسان ایرانی مورد توجه قرار گرفت به گونه ای که در سال 1313 و تنها یک سال پس از احداث کارخانه سیمان، شیوه های مختلفی برای استفاده از این ماده ساختمانی از سوی معماران ابداع شد. همچنین این ماده در احداث تندیس ها و مجسمه ها، بناهای دولتی و اداری از جمله کاخ شهربانی مورد استفاده قرار گرفت. همچنین استفاده از شیشه تغییراتی را در معماری ایرانی به وجود آورد به قسمی که پس از مدتی رضاخان، به منظور استفاده از شیشه در ساخت بناهای جدید، کارخانه شیشه و بلور کرج را احداث کرد. در همین دوران استفاده از سنگ نیز از سوی معماران مورد توجه قرار گرفت. در واقع در این دوره ، بهره گیری از برخی مواد و مصالح ساختمانی که از گذشته نیز معمول بود، بار دیگر از سوی معماران و استادکاران مورد توجه قرار گرفت به ویژه در دوره پهلوی اول و بازگشت به سبک معماری دوران هخامنشی و ساسانی، استفاده از سنگ در بناهای این دوره مشهود است، ساختمان سینگر (Singer) که در امتداد خیابان سعدی به سمت میدان امام خمینی قرار گرفته است به عنوان یکی از بناهای شاخص که در احداث آن به استفاده از سنگ توجه شده، مطرح است.
ساختمان سینگر
حال به روند طی شده در معماری دوره پهلوی اول نظری می اندازیم:
اول شروع دوره رضاخانی تا مدت پنج سال یا بیشتر هیچگونه اثر هنری را نمی یابیم و هیچ کار مهمی صورت نمی گیرد و کارها به روال قبل پیش می رود. قسمت دوم از سال 1305 و 1306 ببعد شروع می شود و فعالیت ساختمانی تا زمان جنگ جهانی دوم گرفتار رکود شدید کارهای ساختمانی و یا حتی تعطیل می شود .
قسمت سوم بعد از پایان جنگ و پیدا شدن دو متریال تازه یعنی آهن و بتن و اثرات آن در معماری است .
از این تاریخ به بعد است که حرکت معماری دوره پهلوی شروع و آغاز می گردد . اوایل شروع حکومت رضاخان یکی از بدترین شرایط ممکن اقتصادی در ایران بود و از نظر اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی رکودی چشمگیر مشاهده می شد و اکثر ساختماها طبق روال سابق با خشت خام و چوب ساخته می شد و سقف ها بصورت شیروانی و از ستون های چوبی استفاده می شد.در شروع آن دوره معمار تحصیلکرده ای وجود نداشت و معماران عالی هم دیگر ذوق و سلیقه و تجربه پدران و گذشتگان و استادان خود را از دست داده، و بناها در آن دوره واقعا سیر قهقرایی می پیمود و ساختمانها بدون نقشه و در سر محل روی زمین طراحی می شد. در چنین وضعیتی است که سبک ملی بریده از گذشته و برخلاف روند تاریخی تکامل و رشد معماری ایرانی به منصه ظهور می رسد.معماری سبک ملی در دوره رضا شاه ایجاد نوعی معماری عمدتا برای ابنیه دولتی و یا بناهای عمومی، گونه ای شیوه رومانتیسم ملی و مظهری از تاریخ باستان بود: در اینجا دو عامل مهم بود یکی معماری قبل از دوران اسلام و دوم استفاده از تکنولوژی مدرن غربی در ساختمان سازی معماری دوره هخامنشی به ویژه آثار باقیمانده تخت جمشید و پاسارگاد که جلوه گاه عظمت این کشور بود .بر همین اساس ساختمان های بسیاری در تهران با الهام از معماری هخامنشی بنا شده از جمله: کاخ شهربانی، طرح قلیچ باغبان – دبیرستان انوشیروان – مارکف ، بانک ملی ،کلانتری دربند و شرکت فرش ساخته شده توسط مشاور آلمانی .
ویژگی های سبک ملی:
1- ایجاد ایوانهای عظیم و مرتفع در ورودی ها
2- مرکزیت بنا با ستون و سرستون ها که در تخت جمشید به وفور یافت می شود و یا به صورت عریض و سراسری تعبیه میشد.
3- پنجره ها و قابهای اطراف آنها نظیر فرم های به کار رفته در بنای تخت جمشید بود.
4- استفاده از کنگره های کنار بام کاخها
5- بناها به شکل مرتفع که حاکی از عظمت و قدرت است .
6- مصالح سنگ و سیمان
7- استفاده از نقش و متیف های تخت جمشید
8- تشابه به بناهای دوران هیتلری : رومانتیسم ملی نشانه عظمت
گرایش دیگری که در سبک معماری ملی شاهد آن می باشیم رجوع به معماری دوره ساسانی و استفاده از عناصر – فرم ها و ایده های معماری این دوره ایران است . که خود منبعث از معماری دوره اشکانی است و بازتابی از معماری مناطق کویری و گرم و خشک این معماری تفاوت زیادی با معماری هخامنشی دارد. معروفترین بنایی که با این سبک ساخته شده است موزه ی ایران باستان (موزه ی ملی) می باشد.در مورد واحد های مسکونی دوره رضاخانی تحت تاثیر واحدهای مسکونی سبک انگلیسی شاهد به کار گیری دیواره ها از آجر سفال قرمز، دیوارهای باربر، سقف صاف ایجاد بالکن و پنجره ها به سمت کوچه و حیاط و پنجره های سرتاسری با نعل درگاه افقی در ابنیه می باشیم.تقریبا تا پایان زمامداری رضاخان بناهای متعددی در تهران و سایر شهرهای ایران به همین سبک (ملی) ساخته می شد.
اما در دوره ی دوم حکومت پهلوی یعنی از شهریور 1320 تا سقوط این سلسله (بهمن 1357) شاهد تغییرات جدی در اندیشه ها و سبک های معماری هستیم. به نحوی که با از میان رفتن حکومت مقتدر رضاخان شاهد افول و حذف معماری باستان گرا و ظهور سبک های جدیدی در معماری هستیم. که البته روند تغییرات در معماری این دوره بسیار پر افت و خیز می باشد.
با گذشت زمان گرایش دیگری در معماری ایرانی به وجود آمد که باز هم بیشترین تاثیر آن را در تهران مشاهده میکنیم. گرچه به دلیل رشد اقتصادی کشور، پروژههای ملی دیگر فقط به پایتخت محدود نمیماندند.
این گرایش های جدید دو راه متفاوت در پیش گرفتند. بخش اول آن را که میتوان سبک بینالمللی یا جهانی نام نهاد، شامل ساختمانها و مجموعههایی هستند که در وهله اول کارکردگرایی را مورد توجه قرار دادهاند و همانند جریان اصلی معماری مدرن در اروپا و آمریکا ضد تاریخ عمل کرده و نیازی به تکرار و یا استفاده از مفاهیم، عناصر و اشکال