قطعا همگی ما با سبک حداقل گرایانه (مینیمالیستیک :Minimalist یا abc art) آشنایی داریم، این واژه ای است که اغلب ما این روزا بسیار می شنویم، ولی در این جا می خواهیم به معنای واقعی این سبک بپردازیم و پی ببریم طرفدار این سبک چه اشخاصی هستند و دارای چه تفکرات و روحیه می باشند؟
به قول ریچارد هالووی (Richard Holloway) “سادگی، وضوح و یکتایی: این ها صفاتی هستند که به زندگی ما قدرت، نشاط و شادی می بخشد و نشانه هایی هنر عالی هستند.”
این سبک در واقع به معنای سادگی در نقاشی، طراحی داخلی، مد و موسیقی در دنیای هنر شناخته می شود که به دیگر شاخه های هنر نیز راه یافت و حتی امروزه طراحی مینیمال در حوزه دیجیتال نیز نفوذ کرده است، اصول طراحی مینیمال به صورت عینی (Visual) در طراحی وب نیز استفاده می شود. به وضوح هدف عمد مینیمالیسم ریشه در طرز تفکر و سبکی برای آرامش ذهن از شلوغی های دنیا اطراف می باشد. در واقع، مینیمالیستی بودن به معنای تمرکز عمد به مسائل است که بیشتر از همه برای آنها ارزش قائل هستیم و این امر با حذف یا پرهیز کردن از هر آنچه که ما را از هدف های مان منحرف یا دور می کند امکان پذیر می باشد. در واقع در یک توضیح کوتاه و ساده : مینیمالیسم استفاده عناصر (اموال) کمتر است.
ریشه سبک مینیمالیست
در اصل فلسفه طراحی مینیمالیستی ریشه گرفته از کشور ژاپن می باشد، زیرا بخشی از فرهنگ ژاپن ریشه در فلسفه ذن دارد و بسیاری از اشخاص این سبک را به معنویت و دیدگاه ژاپن از طبیعت نسبت می دهند. اصول زیبایی شناسی ژاپنی به دنبال زیبایی ذاتی در اشیاء است. در اصل ذات و اصل طبیعی بسیار در این سبک با ارزش می باشد که به همین سبب فرم اشکال ساده طبیعت برای سبک مینیمالیستی بسیار تأثیر گذر می باشد. در ضمن این مفهوم برای معماری معاصر مینیمالیستی نیز بسیار مهم محسوب می شودکه به وضح چگونه سادگی در طراحی مینیمالیستی برای دستیابی به اهداف کاربردی و امروزی قابل مشاهده می باشد. مینیمالیست به معنا حقیقی زندگی با اجناس ضرری و لازم می باشد که در واقع موجب حذف اجناس و اقلام غیر ضروری می شود و در زندگی آزادی و حس رهایی ایجاد می نماید.
سبک مینیمالیست در هنر
در واقع اصطلاح مینیمالیسم برای توصیف یک سبک در طراحی و معماری به کار می رود که در آن موضوع و عناصر لازم به صورت به خصوصی کاهش می یابند که سادگی به عنوان یکی از عناصر اصلی این سبک شناخته می شود. در هنرهای تجسمی مینیمالیسم یا سادهگرایی به عنوان یک سبک هنری شناخته می شود که در ابتدا پس از جنگ جهانی دوم در آثار هنرمندان عربی (به ویژه در هنرهای تجسمی آمریکایی) در طی دوران دهه 1960 میلادی و اوایل دهه 1970 میلادی نمودار شد که اغلب به عنوان جنبشی علیه اکسپرسیونیسم انتزاعی (Abstract expressionism) و نوگرایی یا نوینگرایی (Modernism) تعبیر می شود و پیش زمینه سبک پست مدرنیسم (Postminimalism) می باشد.
شیوه ساده و خالی از پیچیدگی معمول فلسفی زمان های گذشته می باشد که به بیان دیگر فرم خاص شکل های هندسی مشخصه این سبک می باشد و یک طرح مینیمال در واقع طرحی است که در آن فقط عناصر اصلی حفظ و استفاده می شوند. می توان گفت در واقع ظهور مینیمالیسم پاسخی به بی رحمی و هرج و مرج زندگی شهری توصیف نمود که بسته به دیدگاه هر شخص سبک ممی تواند متفاوت باشد و در سبک زندگی مینیمالیستی از اشخاص خواسته می شود که تا آنچه را که در زندگی آن ها ضروری است تأمل کنند و از درهم و برهمی چه جسمی و چه معنوی بکاهند. در اوایل دهه 1960 میلادی، سبک مینیمالیسم در هنر تجسمی که معمولاً از آن به عنوان هنر مینیمال (minimal art) نیز شناخته می شود، از شهر نیویورک ظهور کرد. در واقع آغاز این سبک هنگامی بود که هنرمندان در آثار خود از هنر انتزاعی (انتزاعگرایی هندسی) استفاده نمودند و هنرمندان شناخته شده در این سبک عبارتند از: دانلد جاد (Donald Judd)، اگنس مارتین (Agnes Martin)، دن فلیوین (Dan Flavin)، رابرت موریس (Robert Morris)، کنت نولاند (Kenneth Noland)، أل هیلد (Al Held)، (Ellsworth Kelly) و فرانک استلا (Frank Stella) می باشند.
شروع سبک مینیمالیست در معماری
در ژاپن معماری آغاز مینیمالیستی در دهه 1980 میلادی هنگامی که شهرها با گسترش و رشد سریع جمعیت مواجه شد که در درپی شهرنشینی و صنعتی شدن مشکلاتی از جمله ترافیک ، تبلیغات، سازه ها و ساختمان ناهنجار و…را در زندگی روزمره ایجاد نمود. همچنین شهرهای این کشور پی در پی با حوادث ناهنجاری از جمله تخریب سازه ها ناشی از جنگ جهانی دوم و زمین لرزه ها (زلزله) و آتش سوزی مواجه شد که در واقع این سبک یک راه حلی ساده برای مشکلات حاکم آن دوران شهرهای این کشورمحسوب می شد.
مینیمالیسم که بسیار تحت تأثیر فرهنگ و فلسفه ژاپنی است، یک جنبش هنری (سبک) غربی است که پس از جنگ جهانی دوم ظهور یافت که از آن زمان تاکنون یک انتخاب زیبایی شناختی ماندگار باقی مانده است و همچنان در هنر و طراحی معاصر به عنوان یکی از سبک امروزی جایگاه خاصی دارد که مهندس و طراح معمار لودویگ مایس ون در روهه (Ludwig Mies van der rohe) به عنوان یکی از پایه گذاران این سبک شناخته می شود. ساده گرایی یا مینیمالیسم یک نظریه فلسفی است که بر اساس آن هنرمند از جمله معماران آثار خود را بر پایه سادگی بیان می کنند، در حالی که بسیاری از فرهنگ ها مفاهیمی گوناگونی را از سادگی در خصوص زیبایی شناسی تعریف می کنند ولی سبک مینیمالیسم بیشترین تأثیر خود را از فرهنگ ژاپنی الهام گرفته است و در واقع فلسفه ذن یا مکتب ذن (Zen philosophy) ارزش بسیار زیادی در سادگی به عنوان راهی برای دستیابی به آزادی درونی قائل می باشد که تأکید فراوانی بر تفکر لحظه به لحظه و ژرف نگری به ماهیت اشیا جانداران و… به وسیله تجربه مستقیم دارد. این سبک در ابتدا در معماری ژاپنی تجلی پیدا کرد که از قرن 18 میلادی به بعد به طور فزاینده ای در فرهنگ غربی نیز تأثیرگذار شد و امروزه در هنر و معماری ایرانی نیز جایگاه خاصی دارد.
در ابتدای این راه، باتوجه به این امر که طراحان برای خلق آرامش و سکون در فضای داخلی خانه به خلق اجزایی خاص همچون آینه پرداختند که بازخورد نورهای مات و غیر مستقیم از یک سو و رنگ های شفاف و رسا بر روی آینه از سوی دیگر، با استقبالی عظیم از سوی مخاطبان روبرو منجب شد. پس از آن دو عنصر نور و رنگ در شکل سازه های مختلف به شکلی شگفت انگیز ابداع می شد و یکی از معروف ترین ابزارهای مدرن این سبک استفاده از شیشه، استیل و بتون در کارهای معماریشان بوده.
اگرچه ممکن است یک اصل ساده به نظر برسد، اما دستیابی به تعالی به سبک مینیمالیستی به مهارت بالایی نیاز دارد. به خصوص سبک مینیمالیستیک بر اساس شیوه شهرنشینی ایرانیان باشد (که در ضمن سازگار با فرهنگ ایرانی) ملزم به درک کامل و دانش فراوان از معماری جهان و سبک های مختلف و همچنین معماری ایرانی (اقلیم شناسی ایران) و فرهنگ مردمان این مرز و بوم است.
سبک زندگی یک مینیمالیسم چگونه است
در واقع این سبک همچون سبک بوهمین (Bohemianism) ریشه در طرز تفکر و یک نوع سبک زندگی خاص محسوب می شود. اشخاص طرفدار مینیمالیسم عمدتا بر این اصل باور دارند که اجناس و لوازم غیر ضروری و اضافی موجب پرتی حواس در زندگی می شود و به همین منظور سعی دارند تا تنها لوازم (اجناس) که به راستی در زندگی مورد نیازشاناست بیشر در دسترس شان قرار داشته باشد و از داشتن اموال و اجناس اضافی در زندگی خود پرهیز می نمایند، تا بتواند هر چه بیشتر بر روی مورد مهم ضروری و هایز اهمیت زندگی خود تمرکز نمایند و در نتیجه پیروی از ًسبک مینیمالیست در تمام جنبه های زندگی باعث پیشرفت خواهد شد. البته این سبک زندگی برای هر شخص متفاوت می باشد زیرا روحیه و اولویت های زندگی افراد یکسان نیست. ولی پیروی از این سبک مستلزم به آن است که هر یک از ما به عمق ژرفای وجود خود هر چه عمق تر بنگریم تا نسبت به ارزش ها و احساساتمان بینش بیشتری دست یابیم که این امر موجب آزادی از امواج منفی به سمت روشن بینی (مثبت) می شود.
مینیمالیسم آزاد از شیدایی مدرن است، فرهنگ مدرن با زیاد روی در خرید در زندگی امروزه و در تجمع چیزها (اجناس) غیر ضروری زندگی، موجب آشفتگی روح و روان انسان می شود ولی بر خلاف مینیمالیسم تاکید به خرید اجناس ضروری حتی با کیفیت تر را دارد. در واقع با این شیوه زندگی رویه مصرف گرایی را پشت سر می گذارید و حس رهایی و آزادی همه جانبه را برای شما به ارغوان می آورد. در این سبک تجربه و مراقبت از روح بسیار هایز اهمیت می باشد، در سبک زندگی مینیمالیسم به جسارت رهایی و تجربه شادی در زندگی دست خواهید یافت و در ضمن این امکان را به ما می دهد تا تمامی نعمت هایی (سلامتی، دوست خانواده و طبیعت …) را که پیش از این در زندگی وجود ما داشته را به وضوح بیشتری مشاهده کنیم و به ما یادآوری می کند تا از داشتن آن ها قدردان باشیم و به خودی خود این آزاد از شیدایی مدرن است.
در واقع امروزه دنیای ما با سرعت و شتاب زیادی مواجه شده است و همین امر موجب شتاب و سرعت بیش از حد زندگی و کارهای روزمره گشته است که خود موجب استرس می گردد. ما ساعت های طولانی و بی وقفه کار می کنیم تا صورتحساب ها را بپردازیم ولی هر روز بیشترتر در بدهی غرق می شویم. ما در طول زندگی تلاش می کنیم تا هرچه سریع تر کار و فعالیت یا حتی وظایف خود را انجام دهیم که با تمامی این تلاش های بی وقفه با این حال به نظر می رسد هیچ کاری درست انجام نمی شود. ما همواره از طریق تلفن های همراه خود در ارتباط با دیگران هستیم، ولی روابط واقعی زندگی در حال کم رنگ شدن و تعییر یافتن هستند. مینیمال شدن زندگی را کند می کند و ما را از این هیستری مدرن رها می کند تا سریعتر زندگی کنیم و آزادی را برای رهای را برای ما به ارعوان می آورد و به ما می آموزد تا تلاش کنیم ملزومات زندگی خود را حفظ کنیم که این تلاش به زندگی ما ارزش می بخشد.
همچنین با پیشرفت تکنولوژی و شهرنشینی زندگی در کنار خانواده و دوستان روز به روز کم رنگ تر شده، زیرا انسان های مدرن و امروزی توسط جدیدترین تبلیغات و فن آوری یا حتی در خواست های کارفرمای خود احاطه شده اند. ما در جهانی زندگی می کنیم که افراد مشهور به بت های ما تبدیل شده اند، در واقع زندگی آن ها به عنوان استاندارد طلایی به ما معرفی می شود و مورد توجه بسیاری اشخاص قرار می گیرند. آن ها از زندگی روزمره خود در مجلات عکاسی و در رادیو مصاحبه و برای تلویزیون برنامه تهیه می کنند و افرادی که زندگی ساده ای دارند، به همان شیوه مورد حمایت رسانه ها نیستند. در اصل آنها متناسب با فرهنگ مصرف گرایی نیستند که توسط شرکت ها و سیاستمداران ترویج می شود ولی با این حال آن ها زندگی بهتر و لذت بخش تری را تجربه می کنند. در حالی که بیشتر مردم پس از دستیابی به موفقیت در پی شهرت و زرق و برق هستند، مینیمالیسم مرا دعوت به آرامش و سکون می نماید وبه ما آموزش می دهد که چگونه با آرامش و کم کردن سرعت در امر روزمره و همچنین کاهش مصرف گرایی از زندگی خود لذت ببریم.